afghanistan پر از داستانی های مفید. هر روایت یک نگاه به شرایط مردم این سرزمین را را ما. داستانی از دل افغانستان خانواده های را با رنج و خنده اش به نمایش می گذارد .
- هر روایت داستانی از دل افغانستان را یادآور است
- روایت ها این کشور را برای ما نا| روشن می کنند}
- افغانستانی ها عشق و
ط虹 در کابل
در شهر کابل، رنگین کمان زیبا است و مردم آنرا با {احساسامید می بینند. رنگین کمان پس از بادی باران نمایان {می شود|{نمایان می گردد|به چشم می آید.
شهر کابل پر از حرکت است و روزانه شاهد ط虹 هستیم. این پدیده طبیعی
خوشایند برای مردم کابل، یادآور {امید|سلامت.
سرگذشت یک دختر افغان | چشمهای سرخ
در منطقه افغانستان ، زندگی یک جوان به نام سارا با نور زرد روبرو بود.
او/به/وی در یک شهر زندگی میکرد و روزهای او را با شادی پر کرده بود.
Reverberations from Kandahar
The desert/arid/dusty winds of Kandahar carry whispers/stories/secrets, tales check here woven through centuries of conflict/turmoil/upheaval. Here, beneath the shadow/gaze/steeple of ancient minarets, history/legend/myth lingers like a ghost/spectre/phantom. The sounds/noises/tones of distant fighting echo/reverberate/resonate in the hearts/minds/souls of its people/inhabitants/residents. Every corner/street/alleys holds a memory/tale/fragment of a past/yesterday/gone era, waiting to be uncovered/revealed/unearthed.
- Ancient walls stand silent/still/immovable, testaments to a fierce/longstanding/enduring past.
- Faded photographs reveal/show/depict faces lost to time/history/the sands of time.
- Delicate dreams flutter/dance/float like butterflies/birds/drones in the turbulent/shifting/volatile winds.
anthem of freedom
پایان جنگ و قدرت نظامی، یک دوران جدید را برای ایران رقم زد. این جهان تحول بزرگی بود و مردم دلشان میخواست با این نظم جدید سرمایهگذاری کنند.
خوابهای خاکستری
در دلِ علفزارها، جایی که نور آرام گرفته بود و ابر با دستان خستهاش بر روی سقف میخورد، رویاهای خاکستری جان گرفتند. هر کدام از این رویاها شاعرانه بود، بوی آن در ذهنِ بزرگ تار|پررنگ|مشهود میشد.